جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
ریشه در خاکریشه در خاکم ولی زخم تبر دارد دلمسیب سرخی در کنار نیشتر دارد دلمتا بهار از آسمان این حوالی سر کشدصد زمستان قصه خون جگر دارد دلمچون سپیدار بلندی لابلای شاخه هاحال و روز ساقه خم تا کمر دارد دلمسال های سال روئید از کنارم زندگیخاطرات چیدن گل های تر دارد دلمای بهار از گوشه پرچین ما دامن نکشسال دیگر با تو اما و اگر دارد دلمهمتی کن دست یاری ده که بار دیگریبار این سرگشتگی را با تو بر دارد دلممانده در یاد...
ریشه در خاک ریشه در خاکم ولی زخم تبر دارد دلمسیب سرخی در کنار نیشتر دارد دلم تا بهار از آسمان این حوالی سر کشد صد زمستان قصه خون جگر دارد دلم چون سپیدار بلندی لابلای شاخه هاحال و روز ساقه خم تا کمر دارد دلم سال های سال روئید از کنارم زندگیخاطرات چیدن گل های تر دارد دلم ای بهار از گوشه پرچین ما دامن نکش سال دیگر با تو اما و اگر دارد دلم همتی کن دست یاری ده که بار دیگریبار این سرگشتگی را با تو بر دارد دلم مان...