بهار تویی، ای همه هستی و جانم به شانهات تکیه زنم، سبز بمانم ز عطر نفسهای تو راهم شکوفاست در سایهات آرام، ز غمها برهانم با نور نگاهت شب تارم شود روشن چون ماه فروزان به رهت ره بسپارم دستان تو مأوای دل خستهی من شد در آغوشت ای یار،...