درد ِ دل عاشقانه دارم هستی ؟ در دل هوس ِترانه دارم هستی ؟ یک بوسه برای عید پیشم داری چون آتشم و زبانه دارم هستی ؟
با آن که همیشه با دلم ،همدردی دیوانه ی عشق و انتظارم کردی بر پنجره های کوچک خانه ی ما گل چیده شده ردیف، تا برگردی
در آتش یک ترانه می کُشت مرا هر روز به یک بهانه می کُشت مرا اول به نگاه زنده می کرد آن گاه با خنده ی عاشقانه می کُشت مرا
با وسوسه در نگاه تو حل شده ام در بوسه ی گاه گاه تو حل شده ام آغوش به خاطرت گشودم ای عشق برگرد! که در گناه تو حل شده ام