دیوانه بودیم عقل راه به جای نبرد این همه راه آمدیم آیا او می خرد؟ حال که چنین بی هوا ،هوای شدیم روزگار دوست دارد ما فدای شویم ...
دل دریا زده از موج و آب نترسد از خروشانی دریا و طوفان نترسد ما ز امان توبه پذیری دوست دل خوشیم هر چه درد و بی درمان به دوش می کشیم
گفتن تنهای سخت هست نمی توانی ولی من تنها نیستم تو هستی می دانی؟! هر جا برم همراه منی تو ای جانان جانی همراه من آهنگ ها قشنگ می خوانی آری تو همه جا با منی از من دور نیستی همه جا با من هستی هنوز هم می مانی هرکسی...