متن صامد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات صامد
عاقبت درمان نشد درد نوشتن در دلم
ظاهراً پیش از تولد فکر آن در من شده
این همه شوق نوشتن ناگهانی شد؟ نه خیر!
خوشه ها بر هم شدند و حاصلش خرمن شده..
از خیالِ دیدنِ چشمانِ پاکِ نابِ تو
می کشد هرشب زبانه ، خواب من بر خواب تو
-- -- -- -- -- -- --
یاد آن دفتر شعری که دگر باز نکردم..
قصه به قصه خواندنت
هجومِ هجمه های درد
به وقت شب نماندنت
حسرت بوسه های تر
به کعبه گاهِ دامنت
به می شکاندن از سر
لبش به لب نهادنت
به من ، به تو ، به غم
به عاشقان
به تکّه های جانِ من
به جانمازِ فاسقان
که غم خدایِ...
خویش از خویش برانم که کجا را برسم ،،،،،،،،،،،،،،،،
غصه بر غصه گذارم که کجا را برسم ،،،،،،،،،،،،،،
هرکجا را برسم باز بگویم که کجا را برسم ،،،،،،،،،،،،
به کجا راه رسم باز نگویم که کجا را برسم ،،،،،،،،،،،،،
.
خواب دیدم خواب بودی قصّه ای در قاب بودی
مثل شبنم های سرخ گونه ای شب تاب بودی.
یاد کردم بودنت را ، نیمه شب بوسیدنت را.
ناگهانی که تمامِ شب ، لب هایِ تو بود
و تمام قصّه ها ، یِکّه در خوابِ تو بود
قابِ این قصه شکست
زین خیالِ بی خیالی وین غم و هجر جدایی
میکشد من را به قعرِ آن گناهِ بی گناهی
ی وفا بودیم وز عشقی گران در نوایه بی نوایی هم زبان
بس خیانت کردیم و کردیمش نهان عشق را کشتیم و این باشد عیان
در مکتب حقیقت ،عشق است چون گدایی وداع ندارد این عشق آخر که بی نوایی
بی تابم و از عشق دگر خواب ندارم من ترسم از آن بود که شبِ بی تو مهتاب ندارم.
شب ، من و تْو قافیه ها گم شده پیدا بُکُنید ، بیا ک توْ حجلهٔ غم ، شبم رو اِرضا بُکُنید . به سوده سازشه سَحر ، خاطره اهدا بُکُنید ، بخاطر خاطره هم ، خدامو رسوا بُکُنید.