چشمان من اسرار و نگاهت پی انکار بین منو تو فرسنگ فرسنگ دیوار دل دل نکنم مطلب دل ندارد انکار اشعار تو خواندم و شدم عاشق بیمار
شیرین کوه را به فرهاد سپرد و تو فرسنگ را، من مانده ام با تیشه ای که صدایش هیچگاه به گوش ات نرسید.