پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
هرچه به آسمان می نگرم،جز چشمان تو، نوری بر دلم نمی تابد، حتی در شکست...حجت اله حبیبی...
بی قراری اوجِ اوجِ عاشقی ستهر دو مشتِ عاشقِ مغرور را؛چَشمانِ او وا می کند!شیما رحمانی...
من اگر عاشق چشمان فریبای توام.....بخداعلتش این است که توزیباییفردین احمدی مدیر انتشارات حوزه مشق...
و چه آرام...با غزل های دو چشمانقشنگَتدلم ریخت بهم...!...
در رسالات مراجع خوانده ام احکام راحکم چشمانی که مومن را به کفر انداخت کو؟...
چشمان، زبان خاموش عشق هستند....
ا من یجیب قلب منچشمان بی همتای توست......
حرفهاے زیادے بلد نیستم . . .من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه اے از لبخندتک حرفهایم را دزدید !!از عشق چیزے نمے دانماما دوستت دارم . . .کودکانه تر از آنچه فکر کنے !!...
قاضی شهر شده عاشق چشمان زنیچه کند با دل خود/آن زن اگر اعدامی است...
حجم چشمانیگاهی میبردحجم دلی را...
زل می زند سکوتبه چشمان یار...
چنان دلبسته ام کردی که با چشمان خود دیدم خودم می رفتم اما سایه ام با من نمی آمد...
باید اعتراف کنم من نیز گاه به آسمان نگاه کرده ام!دزدانه!در چشم ستارگان! نه به تمامی شان!تنها به آنها که شبیه ترند به چشمان تو...
چمدان دست تو و ترس به چشمان من استاین غم انگیز ترین حالت غمگین شدن است...