حالم بد است انگار اصلا نیستم از آیینه پرسیدم من کیستم گفت تو غریب افتاده در جمعی از ابتدا نبودی و نیستی تا کی کوبم بر شعر گویم هستم کیست آن کس آخر میگیرد دستم من غایبی هستم که هست حاضر آن کس که در هر کاری هست ماهر از...
دستان ت️و نقاشان ماهرند طرحی کشیده اند در من مختصر به نام عشق..
مرهم حال دلم باش طبیب ماهر من