قلم شکست. ودلم شرحی ازجدایی شد به پای عشق سرایی غزل فدایی شد دوباره بیرق ماتم دوباره بزم عزا به شوق دیدن گنبد دلم هوایی شد دوباره در غم هفتاد و دو ستاره و ماه زمان سوختن و مرثیه سرایی شد غروب غمزده ای داشت کاروان عطش زمانه، راوی خونبار...