سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
وعده گاه من و تو، کُنج لب های گل داودی...حجت اله حبیبی...
من وتو به هم نمی رسیم، با هم می رسیم ،چون ریلحجت اله حبیبی...
نشانی، ازت ندارم .نشان به آن نشانی که اولین نگاهم به نگاهت از نیمکتی چوبی آغاز شد و آن نیمکت، وعدگاه عاشقانه ی من وتو بود. اما حیف ،چه زود دیر شد و تو رفتی، بی آن که نشانیت را در قلبم بنشانی.... حجت اله حبیبی...
یه قانونی تو دنیا هست به نام قانون من و تو یعنی تو با هرکسی غیر من باشی، غیر قانونیه...
من وتوکنار هم قشنگ ترین ترکیب دنیاییم...