پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اگر روزی نشانی مرا خواستیاز آسمان بپرس...کدام مسافر است که تمام جاده ها را سیاه پوش کرده؟!...
آغوشِ تو بوی مهربانی دارد🥀دستانِ تو حسِ زندگانی دارد🤝ای کاش همیشه فصلِ باران باشد🌨 آن آب و هوا از تو نشانی دارد💕...
نشانی، ازت ندارم .نشان به آن نشانی که اولین نگاهم به نگاهت از نیمکتی چوبی آغاز شد و آن نیمکت، و عدگاه عاشقانه ی دو دلداده بود. اما حیف چه زود دیر شد و تو رفتی، بی آن که نشانیت را در قلبم بنشانی.... ............. حجت اله حبیبی...
نشانی، ازت ندارم .نشان به آن نشانی که اولین نگاهم به نگاهت از نیمکتی چوبی آغاز شد و آن نیمکت، وعدگاه عاشقانه ی من وتو بود. اما حیف ،چه زود دیر شد و تو رفتی، بی آن که نشانیت را در قلبم بنشانی.... حجت اله حبیبی...
هزارباره نگاهت کردمو باز نگاهتتنها نشانه عشق بوددراین دیارگریزی نبودمن بودم و دلی مجنونکه فاصله ها فراتر رفته بوداز مرزهای جنونمن بودم و تنها یک نشانی در دستخانه ام همان خانه ات بودونشانی ام تا همیشه همان نشانی تو .......
... وقتی می بینمشآنقدر در سینه ام می دودکهبه بن بست می رسم !دیوار بلند استکوتاه می آیماز زیر زبان این شعر همنمی شودنشانی اش رابیرون کشید...!...
گلدان به گلدانتو را بوئیده اماما هیچ گلیعطر تو را لو ندادخیابان به خیابانآواره تو شدماما هیچ خیابانینشانی از تومسیر قدم هایم نکردآرزو به آرزوتو را دعا کردماما خدا به آرزویم پا ندادبانو!در خواستن تومن خسته نمی شوم امابسیاری گل را رنجانده امخیابان ها را اسیر کرده امخدا را اسیرتربانو!محض خاطر گل ها و خدا هم شدهدلت را راضی کنبا دل من راه بیایدباور کن!عاشقی را خوب بلدماگر دلت اجازه بدهد...
نشانی قلبت را هرگز از یاد نبرده امفرسنگها هم دور باشیهوایت که به سرم بزندمی نشانمت…کنار رویا هایمدستهای دلواپسی ام راقفل میکنم به بودنت…تو…همان جان منی…که گاهی می رسی به لبهایم…....