آنقدر مهربانی که مهربانیت را حد نیست چیزی به اندازه ی مهربانیت بی حد نیست مجموعه زیبایی که در تصرفت داری در هیچ اندام و سر و روی تن و قد نیست چیزی بخواهی از کسی در آن لحظه دیگر برایش فرصتِ اما و شاید نیست آن چه میان لب...
آنقدر مهربانی که مهربانیت را حد نیست چیزی به اندازه ی مهربانیت بی حد نیست مجموعه زیبایی که در تصرفت داری در هیچ اندام و سر و روی تن و قد نیست چیزی بخواهی از کسی چشم بر هم زدنی دیگر برایش فرصتِ اما و شاید نیست آن چه لای...
ای مهربانیت آغشته با عسل بی آنکه شهد بریزی به جان من ای تسکین کابوس در اوج تلخواب ای خواب ، خواب ، خواب ای مهربان بی دلیل ، بی دلیل گم شده پیدا شده ای من فدای آمدن ای بی نرفتن همیشه ... ماندنی ... حرفی نگفته مانده است...
مهر،مهربانیت را میخواهد و من خنده هایت را خنده هایی را که می تواند بهاری کند پاییز دلم را...!
خدای مهربانم دلم به مهربانیت قرص است... به تمام آن لحظات آخری که تو به داد دلم رسیدی...