پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بودنت، دیدنت، بوییدنت، بوسیدنتو لمس ماه خوش نقش و زیبایی کهدر پشت ابر نگاهت پنهان ساخته ایمن شب را به لطف تماشای تو دوست می دارمتو همان آن عشقی هستی که در دلم جاری استو همان آن نوری که در تاریکی های زندگیم روشنایی می بخشدتو همان آن شیرینی هستی که در لبان تو جاری استو همان آن لطفی که در قلبت در آغوش گرفته ایمن با تماشای تو شب را به لطف دوست می دارمو با لمس ماه خوش نقش و زیبایی که در پشت ابر نگاهت پنهان ساخته ایآخر زیباتر از ماه...
علاجِ دیده ی ما خاک آستان شماست... اصفهانی الله علیک یااباعبدالله️...
دشتهایی چه فراخ!کوههایی چه بلند!در «گلستانه» چه بوی علفی میآمد!من در این آبادیپی چیزی میگشتمپی خوابی شایدپی نوریریگیلبخندی !......