متن نوشته های نسرین شریفی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نوشته های نسرین شریفی
روزگارعشقت را تازه کن
یادکن لحظه های عاشقی را
درروزهای نازک خیالی میانسالی
وبدان این اتفاق را،تامردمک چشمانت به طرفی برقصند،شاید مردمک چشمان یار برای همیشه ثابت بماند.
نسرین شریفی
درونم همان دخترک مو سیاه وروجک شیطان
قصد شیطنت دارد
مادری هستم ازنسل دختران حیای نادانی
نسرین شریفی
وا بگذاریدشان
آدمهایی را می گویم که با نشخوارکردن حرفهای تهی و پوچ ،حوضچه شاد زندگی را به برکه تبدیل میکنند.
نسرین شریفی
من بودم و دنیای ایثار
و اما تهی مغزهایی که درحواشی بودند،با تبرنابخردی،نابود کردند ، درختان جنگل ایثاررا
نسرین شریفی
نیایش
گرباغ بهشتی وطنم،جامه دیبا به تنم،تاج مرصع به سرم،دلبرزیبا به برم
گرتو حالم ندهی، حال نگیرم
فکرمرا گرتو باران ندهی،بار نگیرم
دل بیمارمرا، گر که شفایم ندهی،جان نگیرم
نسرین شریفی
نیایش
عشق تودرشب هویدامیشود
این دل عاشق چودریا میشود
عطر یارمستم میکند درنیمه شب
خواب ازچشمم حاشا میشود
عشق ورزی در دل شب بهتر است
چهره دلدار چه زیبا میشود
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
آنچه دل خواهد مهیا میشود
با آسمان صنع او گویم سخن
ازهردری یک نکته...
عشق را نتوان تفسیرکرد
گاه رنگ آبی دریا
گاه رنگین کمان آسمان
گاه همچون خون، بر جامه بازیگر یک فیلم
گاه همچون چشمه ای آرام
کند سیراب ،عاشق تشنه آب را
گاه همچون دریای خروشان بلعد او عاشق دریا را
گاه همچون رعد وبرق آسمان
زند آتش ابر عاشق باران...
روزگار عشقت را تازه کن
یادکن لحظه های عاشقی را
در روزهای نازک خیالی میانسالی
و بدان این اتفاق را
تا مردمک چشمانت به طرفی برقصد
شاید مردمک چشمان یار، برای همیشه ثابت بماند.
نسرین شریفی
ساده مگیرعشق را
که همچون پهنه آسمان است
گه خاکستری میشود، یا که آبی صاف، و یا ابرهای تیره درآن جای می گیرند
وسعت عشق را بینهایت معماری کن
عشق آسان به دست می آید
و
آسان هم ازدست میرود
اگر که، دلت دریایی نباشد و فقط کژی هایش هارا...
نیایش
چگونه توانم دوست داشتنت را پاسخ دهم
تویی که نبض زندگیم را در دستان معجزه وارت گرفته ای و با بارش عشقت، هیزی هایم را پاک میکنی و لجنهای رفتارم رادرپس پرده پنهان کاری بخشش برکتت ، نهان میکنی
درحیرتم ازعاشقی ات
که چگونه کژی هایم را پوشاننده ای...
نیایش
کوچه پس کوچه های شب،عشقست و عاشقی می باید
حضرت شب درس میدهد از عالم بالا
ولی افسوس که شاگردان درخوابند و مکتب خانه نیم تعطیل
نسرین شریفی
نیایش
میدانم آنچنان شعله عشقت افزون می یابد که ناخواسته مرا در آن خواهی سوزاند و گُر گرفتنم را شاهدخواهی بود و باز میدانم همان آتش عشقت ، جهنم خواهدبود، بسوزانم که عاشقت هستم بر شعله های سوزان عشقت معبود بی همتای من.
نسرین شریفی
دوست داشتنهایمان عجیب است
من تورا میبینم با تمام وجودم
تومرامیبینی باتمام وجودت
این را که میدانم جانم
ولی اینکه من رویم به توست و منتظر برای شب بخیر جانانه ات
ولی با صدای خر خر خوابت و بغض فرو خورده درگلویم،مانده ام که پاسخ دوست داشتنت را، چگونه برای...
عشق سازیست که سازش ناکوک است
نسرین شریفی