طلعت * ت * تمام طالع * من *
مانده ام خیره به راهی ... که تو را چون باد برد.
چشم من بر راه تو ای مونس شب های من مانده و آرام نمی گیرد دگر در جای خود
این نگاه ملتمس در پی توست
آنکه بر لوح دلم نقش ابد بست تویی
همیشه در نگاه من تو بهترین منظری
میل من سوی شما قصد توسل دارد
بی تو مرا هوایی ست کز مرگ میسراید ای تو تمام بودم تکرار شو دوباره