پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
کلبه گفت : کاش آغازِ من پایانِ هیچ درختی نبود و دسته یِ تبراز شرم شکست....
دارکوب.../باز و بسته می شود /درِ کلبه/...
دلم کلبه ای می خواهدبا پرده هایی به رنگ عشقو چشم هایی در انتظار خواب قصه هایم گهواره ی چشم هایت می شدندآنگاه خواب عمیق عشق رابه پلک های زیبایتهدیه می کردممجید رفیع زاد...
دلم جنگل...دلم باران...دلم مهتاب میخواهد دلم یک کلبه ی چوبی کنار آب میخواهد...
بوی نم باران باشد وکُلبه کاهی و پنجره چوبی باز قدیمی برای یک دل سیر دیدن بوی شالیزار ها و تماشای دختر گندمگون همسایه با دامن چین چین پر از شکوفه یاس و شالی به رنگ کهربا و سینه ریز عقیقاو هنوز هم زیبا راه میرود و اسب ابلغش را دلبرانه نوازش می کندنانی از بوی گندم های معطر می پزد که عطرش هر رهگذری را سر به هوا میکند مهربانی را از رنگ آبی آسمان و سادگی را از لطافت نسیم به ارث بردهگاه گاه عصرانه به من لبخند میزند و همراه گله به چَرا می رو...
کلبه ای دارمخیس از خاطراتت!...سال هاستکه از سقفش یادِتو می چکد! سعید فلاحی(زانا کوردستانی)...
دلم کلبه ای میخواهدمیان برفهاو در کوهستانی که جز توهیچکس آنجا نباشدهر صبح بیدار شومذوق کنم که برف باریدهکه هوا سردتر شدهو تو با چشمانی خماردر آغوش داغت پناهم دهی...
یک کلبهیک قهوهیک قلبروی پیرهنممی گیرند سراغت را...
دلم کسی را میخواهد،کسی که از جنس خودم باشد…دلش شیشه ای…گونه هایش بارانی…دستانش کمی سرد…نگاهش ستاره باران باشد…دلم یک ساده دل می خواهد…!!!بیاید با هم برویم…نمیخواهم فرهاد باشد،کوه بتراشد…نمیخواهم مجنون باشد،سر به بیابان بگذارد…میخواهم گاهی دردم را درمان باشد…شاهزاده سوار بر اسب سفید نمیخواهم…!!!غریب آشنایی میخواهم بیاید با پای پیاده…قلبش در دستش باشد..چشمانش پر از باران باشد…کلبه کوچک را دوست دارم…اگر این کلبه در قلب او باشد…...
تا بهار دلنشین ، آمده سوی چمنای بهار آرزو ، بر سرم سایه فکنچو نسیم نو بهار ، بر آشیانم کن گذرتا که گلباران شود ، کلبه ویران من️️️...
بعضی وقتا دلم یه کلبه میخوادیه کلبه چوبی/کنار دریاشایدم وسط جنگلدلم بوی چوب بارون خورده نم گرفته میخواددلم یه دنیا سکوت میخوادیه دنیا آرامشفقط همین...
قایقی خواهم ساخت تا با آن از اقیانوس نگاهت عبور کنم و به ساحل وجودت برسم تا قلب پاک تو تا ابد کلبه ی عشق من باشد....
جنگل،پاییز،کلبه ای چوبیو دودی که از دودکشش بالا می رود...کاش با تودر چهارچوب همین تابلوآشنا شده بودم....