شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
سوگند به نامتکه تو آرامِ منی ......
سوگند میخورم که نباشی بهار نیست...
سوگند بدین یک جان ، کز غیر تو بیزارم !جان من و جان تو گویی یکی بودهست ......
به خداحافظی تلخ توسوگند نشد...که تو رفتی و دلمثانیه ای بند نشد......
گفتم از قصه ی عشقت گرهی باز کنمبه پریشانی گیسوی تو سو گند / نشد...
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشدکه تو رفتی و دلم ثانیهای بند نشد...
سوگند به نامت که تو آرام منی...