شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
اولین زمستون با هم بودنمون مبارک...
تو این هوای برفی فقط تو می چسبی عشقم...
شهر را برف و بوران برده است اما مرا چشم های تو...
من سرما زده را گرم در آغوش بگیربه هوای بغلت بود که سرما خوردم...
سرزده باشمثل برفذوق مرگم کن با آمدنت...
من به تو دلگرمم با اینکه برف میاد......
گرمای آغوش تو برای زمستان من بس است...
باران یا برف...چه فرقی می کند؟تو که باشی ،هوا که هیچزندگی خوب است...
از سرمای زمستان نمی ترسم وقتی به تو گرم است دلم...
آغوش تو برای زمستان من بس است...
سرما را مجال حرف نیست ازگرمی حضور تو...