شعر اگر نتواند موهایت را بسراید وکلمات،زیبایی چشمان مشکی ات را توصیف کند. وقافیه ها با عطر تو پر نشوند. به چه کار می آید؟ به صبح می رسد؟ آیا ارزش وقت را دارد؟ لیکن شعری که شما را ندارد،محبوبم. من را شاعر نمیکند... نه پاریس نه اینجا نه دمشق...
ببین چگونه سفر کرده ای از آغوشم تمام خانه از اندوه رفتنت غَم شد تودور می شدی و خاطِرَت به من نزدیک ببین که من کمَرَم زیر غُصه ها خم شد __ مرا ببخش عزیزم که زود می رنجم... . ببین که شُهره شُدم، شهره ی پریشانی به عشق های...