هر شبی در غم هجرت شب یلداست مرا که به سالی به جهان یک شب یلدایی هست
بوی گل گه گه که می آید، ز من جان می رود
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
جانم فدای زلف تو آندم که پرسمت کاین چیست موی بافته، گویی که دام تست