آرزوهاےت که جاے خود دارد تو به من یک رسیدن بدهکاری
ما یک شراب کهنه بدهکار دلبریم گرگیم و سال هاست کسی را نمی دریم
بالاخره یک روز سهمم را از این جمعه های دلتنگی میگیرم...! روزی که عصرش،در کنار تو بخیر شود... جمعه ها این روز را به من بدهکارند...