پلک بگشا تا صفحه ی صبح ورق بخورد
نبض نگاهت را به گل های دامنم سنجاق کرده ام از سایه ها که بگذری خواب هایت پر از سپیده ی صبح می شوند.
نشان عشق به سینه داشت سربازی / که از جنگ گریخته بود.