متن ورق

در انتظار نسیم‌ قدم‌هایت
چشم‌ها نشسته
در انحصار جاده
و لحظه‌ها ورق می‌زنند
حسرت هوای حضور‌ت را
بر قامت نگاهی
که سایه‌های سکوت
بر سر ثانیه‌ها
آوار می‌شوند

کدام کتاب را ورق زدی،
که پاره پاره های این دلم ،
به باد رفت .

اینقدر
ورق های زندگی ام را
به هم نریز
حکم همان دل است
که فقط برای تو می تپد


️️️

پلک بگشا
تا صفحه ی صبح
ورق بخورد

اینقدر
ورق های زندگی ام را
به هم نریز
حکم همان دل است
که فقط برای تو می تپد
️️️

ورق
برگشت
گل زد
نسرین

همه احساس ها بهاری است.

مهر، سمفونی قشنگی از محبت را در مدرسه می نوازد که طبیعت، شیفته شنیدن آن است.

نگاه کن؛ در گوشه و کنار حیاط، معصومانه ترین برگ های دوستی ورق می خورد.

امروز، سرنوشتی از شور و شوق، در مدرسه رقم زده می شود. امروز، جشن...