تو نمیتوانی به سوی افقهای تازه شنا کنی ، مگر اینکه شهامت از دست دادن چشمانداز ساحل را داشته باشی ...
تو چشمای کسی غرق شدیم که خودش داشت به سمت یکی دیگه شنا می کرد!
قایق قسمت اگر دور کند از تو مرا رود را سمت تو برعکس شنا خواهم کرد
مهم این است هنوز مرغابی ها با من شنا می کنند
فکر تو دریاست و من شنا نمیدانم