متن چشم انداز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات چشم انداز
پرندهای که از آنسوی میله میترسید
برای با تو پریدن دلیرتر شده است
قدم به سینهی سوزان من گذاشتهای
دوباره گوشهی چشم کویر، تر شده است
سپیدارِ سپیده، شد شکوفا
در احساسم شکفت امواجِ رویا
به چشم اندازِ زیبای نگاهت
دوباره، دوختم چشمِ دلم را
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس
خودم را از همه دریغ میکنم
پیراهن گُل گلیه تابستانیم را میپوشم
پنجره را باز میکنم ، به بوته های خار لبخندی پیشکش میکنم ، که خجالت میکشند و گل میدهند
چراغ هارا خاموش میکنم ، پرده هارا کنار میکشم
خورشید را به خانه دعوت میکنم ...
آفتاب دستو دلباز...