جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
حضور تو گرمای من است حتی در طول زمستان … دوستت دارم...
خوش آمدی زمستان! گرچه سپیده دم های تو و نفس های سرد زمستانی ات من را سست و تنبل می کند اما من هنوز عاشقت هستم...
هوای سرد زمستان بهانه ای عالی برای در آغوش گرفتن است...
ذرات برف همچون بوسه هایی هستند که از بهشت آمده اند...
آهای زمستان با تو امحواست جمع باشد که دور تو و تمام عاشقانه هایت را خط خواهم کشیداگر با آمدنت او حتی یک سرفه کند …...
عشق یعنی...چون تابش خورشید بر شب های دوستو چون برف ذوب شدن بر غم های دوست...
آگه گفتی فرق من با برف چیه ؟برف میاد و به زمین می شینه، ولی من همین جوری هم به دل میشینم...
چشمان زیبایت را باز کن و ببین داره برف می بارهخدا امروز قشنگ ترین منظره ها رو برای تو ساخته...
عشق مابه پاکی و سپیدی همین دونه های زیبای برف زمستونه که داره آروم آروم از آسمون می باره...