جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
گَر عشق مَقصد است خوشا لذّتِ مَسیر ......
غبارِ عادت پیوسته در مسیر تماشاستهمیشه با نفس تازه راه باید رفتو فوت باید کردکه پاک پاک شود صورت طلایی مرگ.....
هنوز همبندم کفشم را …پروانه ای گره می زنمدر مسیرِ خانه ات...
مقصدی به نام خوشبختی وجود ندارهاز مسیر لذت نبریزندگی تو باختی!...