به پا افتادنفس صدا گم شده بود چشم ها نمی دیدند نشان به آن نشان سرمان کلاه رفته بود حالا تو تا صبح روی دیوار بنویس زندگی
با اینکه هوای جهان خوب نیست به عشق تو دارم نفس می کشم!
به مرگم یک نفس مانده در این فرصت مرا دریاب
تویی نفس همین و بس
نفس خائن زندگی را تلخ بر من کرده است/ وای بر آن کس که دزدش در درون خانه است
به نفس های تو بند است مرا هر نفسی/ سایه ات از سر ما کم نشود حضرت یار ...