تو تمنای عشق در قافیه های منی تو امید هر نفس در ثانیه های منی
از عمر چو این یک دو نفس بیش نداریم بنشین نفسی تا نفسی با تو برآریم
این نفس فردا نمی آید به دست پس به شادی بگذرانش تا که هست !
عطرِ جاری در نفس هایت بسی بوییدنیست ریشه ی اندوهِ من با خنده ات برچیدنیست
می کشم تو را نفس اما،چه تلخ است دم و بازدم یادت
زندگی جز نفسی نیست، غنیمت شمرش نیست امید که همواره نفس بر گردد
حالا که عشق پنجره را باز کرده است... طوری نفس بکش ریه هایت عوض شود!!!
تا نفس هست به یاد تو برآید نفسم ور به غیر از تو بود، هیچکسم هیچکسم
به نفس می مانی بی وقفه می خواهم تو را ...
تا نفس هست به یاد تو برآید نفسم
نفست خوبترین مرهم بیماری ها نفسم، یاد مرا خوب نگه داری هاااا . مینا بیگ زاده
گره به کارِ دلِ آدمی ست همچو نفس گره گشای تویی، ای هزار دستت عشق...
بیش از هوا،بیش از نفس محتاج با تو بودنم
هرگز نمی شود که تو را دید و بعد از آن جایی نفس کشید به جز در هوای تو
بسیارم رفته است اندکم،نفس می کشد هنوز...
من پر از عشق توام مرا نفس بکش....
این نفَس... بی «شما» بعید است که تکرار شود❣
زندگی را عاشقانه نفس بکش حتی اگر سخت حتی اگر دور حتی اگر دیر . علی گلشاهی(ورژیرا)
دلتنگ که باشی نفس هایت بوی کهنگی می گیرد.
یک چیزی هست به اسم نفس؛ تا تو می گویی "دوستت دارم" بند می آید...!
در جان من نشسته ای و من برای زیستن مهمان نفس های تو ام.
نه غمی می رود و نی هوسی می آید عجب ای دل که هنوزت نفسی می آید
من تو را هر شب نفس می کشم تو چرا هنوز از خواب هایم بویی نبرده ای؟ ...