Maedehhaghverdi

همه ی ما آدما هروقت کاری رو شروع کردیم موردتمسخردیگران قرارگرفتیم بعضیاتواین مسیرتسلیم میشن وبعضیا قوی تراز قبل به کارشون ادامه میدن
میخوام بگم هیچوقت ازچیزی که دوست داری دست نکش از حرفها وآدم هایی که باعث زمین زدن توهستن دوری کن یا حداقل حرف هاشون روندیده بگیر...
نویسنده مائده...

یه روزی یه جایی متوجه خطاهات میشی که قابل درست شدن
جوری خطاهاتو درست کن که نخوای بشی اون ادم سابق
دلت و باخودتو خدای خودت صاف کن باهاش عهدببند و زندگیه جدیدی بساز مرحله اولشم اینکه کاملا گذشته روبزاری کنارو با عقل و منطقت پیش بری انرژی منفی رو...

چیزهای زیادی یادگرفتم
بی دلیل اشک نریزم
قوی تر باشم چشمانم را در برابرحرف دیگران ببندم
گوشه ی دنج تنهاییم برای خودم است
فهمیدم هرچقدصدای غمگین بشنوم دیگر ناراحت نمیشوم
یادگرفتم ازهرچیزی درس بگیرم
هیچوقت خودم رادرزندگی نبازم
همه ی این هارا باسلول های خسته ی تنم یادگرفتم
نویسنده مائده...

آدما کی انقد بی رحم شدن انگاری دنیای خوبی ها و دوست داشتنا ودوست داشته شدنا تموم شده هرکی میرسه ضربه میزنه ومیره و تومیشی مقصر همه ی اینا بدون هیچ دلیل ومدرکی اون شخص میتونه رفیق خانواده عشق ویا هرکس دیگه ای باشه تومیمونی وحسرت میشی یه ادم سنگدل...

یه قسمتی اززندگی هست ک کل زندگیت میشه یه اهنگ ناراحتیاتوبااون سرمیکنه حالت بانوشت بااون اهنگ باخوندن باهاش حالت خوب میشه بیایم زندگیو سخت نگیرم همه چیزمثل همون آهنگ زودتموم میشه غصه روبزاریدکنارازتموم لحظاتتون استفاده کنید شمالایق بهترین هایین همیشه موفق ترین فردزندگی خودت باش
خداقوت
نویسنده مائده حق ویردی

بزرگترین اشتباه رو آدمی میکنه که یه فرصت دوباره به کسی میده که خطا کرده فرصتی میده برای دوباره ازصفرشروع کردنش اما باز علاوه بر اون اشتباهات اشتباهات بزرگتری تکرارمیکنه روزازنو وروزی ازنو به هیچ آدمی فرصت نده چون ضعیف ترت میکنه اونقدرخودتو محکم وقوی نشون بده تاهیچوقت وهیچ زمانی...

زندگی بالا وپایین زیاد دارد آنقدر که گاهی ممکن است باعث سرگیجه شود مثل خاطره ای که یواشکی ازذهن عبور میکند که گاهی باعث خنده یاباران چشم هایمان میشود آری زندگی همچون چرخ وفلکی درحال گردش ومرور است

نویسنده:مائده حق ویردی

میخوام برات نامه بنویسم شایدهیچ خبری نداری ازحال وروزم اگه خبرداشتی حتما میومدی دیگه یه سر به این دل شکسته ی ما میزدی میخوام بهت بگم از وقتی نیستی تمام شبا صبح نمیشه خیلی وقته که چشام خواب نداره میخوام باهات دردودل کنم اخه میدونی خیلی ساله که نشستی پای...

هردفعه که به گوشیت زنگ زدم اشغال بود میگفتم حتما داره حرف میزنه نگو دلت جای دیگست و من خبرندارم دوروز ازت هیچ خبری نداشتم دوروز تموم شب وروزم یکی شده بود گریه میکردم اشک میریختم ولی تو نبودی که بغلم کنی و بگی گریه نکن من هستم ازهرجایی که...

دیدی هی میگن امیدداشته باش درست میشه؟
پس کوچرانشد؟
کجاست ک ما نمیبینیمش؟
چراواسه همه درست میشه به ماکه میرسه میگن تموم شده؟
چرا واسه ما عیبه اما برای بقیه نه؟
بابا ازبس دادزدیم گلومون پاره شد چقدخون ودل بخوریم بخاطرش هان؟
بسه تموم کنید امیدای الکیتونو؟
تواوج جوونی شدیم...

قوی باش

اگه پس زدنت قوی باش
اگه وسط راه ولت کردن قوی باش
اگه خیانت کردن قوی باش
اگه مسخرت کردن اهمیت نده و قوی باش
اگه شکستنت پاشو و قوی باش
اگه قضاوتت کردن و یه طرفه حکم دادن قوی باش
اگه پشت سرت بد و بیراه گفتن...

نمی دونم درک می کنی چی می گم یا نه،؟ولی مودم اینجوریه که یهو به خودم میام می بینم باز دارم برای چیزی که قبلا چند بار کامل پذیرفتم و کنار اومدم باهاش، غصه می خورم.
مائده نوشت

من کنارت بودم توى تاریک ترین شباى زندگیت؛ تو کجا بودى وقتى من روى زانوهام خم شده بودم، بدنم از عصبانیت و حسای بد می لرزید و چشمام خون بود؟
نویسنده:مائده حق ویردی