در خواب هایم تو را می بینم
در آغوش عشق، آرام و سرشار
همراه با تو در باغی آرام
با گل های خوشبو و رنگارنگ
در آنجا، همیشه بهار است
و دل ها با عشق می شکفند.
در آینهٔ روحم تو را می بینم
نوری که از تو در دلم تابیده
هر ذرهٔ وجودم را فرو می برد
به سوی آسمان های بی انتها
و در آنجا، تو را در خود می یابم
به عنوان یک قطرهٔ بی پایان.
با تو، همیشه در رویاها می سفرم
در دنیایی که هیچ محدودیتی ندارد
در آنجا، عشق ما بی پایان است
و همهٔ آرزوهایمان به حقیقت می پیوندد.
بگذار تا در خواب هایمان بمانیم
در آغوش هم، در آرامش و آرزوها
تا زمانی که روزی برسد
و آینه ای دیگر تصویر تو را قاب کند.
ZibaMatn.IR