هر دوی ما میدونستیم با تموم وجود همو دوست داریم .
اما نمی دونم غرور بود یا چی !
کارهامون برای هم نشونه ی یک عشق واقعی بود
شاید دوتامون منتظر بودیم که یکیمون اعتراف کنه
اما از یه جایی به بعد فهمیدیم که باید بریم و رفتیم...
مثل یه پرونده باز موند همه چی...
فرشته مقتدر
ZibaMatn.IR