100 متن کوتاه زن ۱۴۰۳ جدید 2024

در وجودمن
هزاران زن زندگی میکند
یکی شعرمیگوید
یکی روزنامه میخواند
یکی غذا میپزد
یکی موهایش را میباف
اما زنی هست که دیگربه آینه نگاه نمیکند
اوبازمانده ی هجوم ندیدن هاست

مرد که تو باشی

زن بودن خوب است

از میان تمام مذکر های دنیا

فقط کافیست پای تو درمیان باشد.

پشت هر زن افسرده ای
یه مرد بی احساس نشسته...

بهترین هدیه برای یک زن
احترام است

همیشه یک نفر جای تمام شهر غمگین است
زنی تنها که دیگر در سرش شوری نمی افتد

هر زن
یک سر زمین است
آداب و رسوم خودش را دارد!

چرا هر زنی زیباترین زن جهان نباشد؟
دست کم برای یک بار
دست کم برای مدتی
دست کم برای یک جفت چشم!

قاضی شهر شده عاشق چشمان زنی
چه کند با دل خود/آن زن اگر اعدامی است

مرد که خوب باشد
زن بی شک بهترین می شود
باور کنید !
پشت هر مرد موفق ...
زنی است
که خیالش از مردانگی مردش ...
جمع است ...

حس قشنگیه زن بودن برای مردی که کل دنیاته...

عشق چیست؟ جز آنکه زن همدمی باشد برای مرد، و مرد تکیه گاهی برای زن؟ یعنی فهم و اجرای این نیم خط آنقدر سخت است که همه تنهایند؟

عشق برای زن
نه هوس است نه نادانی
معنایش ماندن
تا پای جان است
با زن روراست باش
و زنانگی هایش
رابفهم ،،
تا تمام دنیایش را
بی منت به پایت بریزد.

اصلاً مگر میشود نوازش ڪرد و
نوازش شد و…
……آرام نگرفت……
…مگر می شود دستی مردانہ
گیسوانِ زنی را
لمس ڪند و
……خداوندگار لبخند نزند……
ڪہ عشق
را خودش آفرید و
خودش تماماً عشق است…
…عشق …

مرد مهربانم
مخاطب عاشقانه های من
زن نبوده ای که بدانی دست های مردانه ات
که در دستم باشد
حکم تمام دنیا را برایم دارد ...

ازش پرسیدم:
پدر جان!
آدم برای رفتن باید چقدر مطمئن باشه؟
گفت: مردها نمیزارن زنی رو که دوسش دارن؛
هوای رفتن به سرش بزنه!

هیچکس
گناه را گردن نگرفت
یک سیب کم شده بود
و طبیعتا
دیواری کوتاه تر از

یک زن پیدا نمیشد

من خواب های زنی هستم
که بر طاقچه می تابد

زنی که بداند بودنش مردی را به وَجد میاورد،
هرگزپیرنخواهد شد!
هرگز....

نمی دانم، چگونه یک زن
می تواند، این همه قوی باشد
تا از پسِ دوست داشته نشدن
بر بیاید...!

پدر من ،
۲۵ سال پیش حق طلاق داده به مادرم‌..
ازش دلیلشو پرسیدم گفت :
وقتی یه زن دلش باهات نباشه و
نخواد که توی زندگیت باشه ،
با اجبار نگه داشتنش؛
ظلم به خودته …

قدرت واقعی یک مرد، میزان لبخند زنی هست که کنارش نشسته!

️️️

زن که باشی بی‌کلاهی هم برایت عار نیست
شال خود را در عوض، هر روز قاضی می‌کنی!

زن در زبان کردی
به زیباترین نحو ممکن معنا شده
نه خانوم است نه زنیکه نه صیغه نه زن
او را آفرت می نامند
به معنای آفریننده...

از شروع این جهان مرد از پی زن می دوید
از پی مردان دویدن را زلیخا باب کرد

ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻐﻤﻪ ﯼ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ

ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺳﺎﺯ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺟﺎﻥ

ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺮﻫﻢ ﻫﺮ ﺧﺴﺘﮕﯽ

ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﻰ
روز زن مبارک

ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﺎﺯ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ

ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﺠﻮﺩ

ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﺑﻐﻞ ﺁﺳﻮﺩﮔﯽ

ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ

روز زن مبارک

تاریک باد
خانه مردی
که نمی‌جنگد
برای زنی که دوستش دارد!

مثل زنی پا به ماه
تو را به درد نشسته ام !
فرزند کدام ماهی
اینقدر نمی آیی؟

در انتقام و عشق
زن وحشى‌تر از مرد است.

به زن
سخت نگیرید
مگر در هنگام به آغوش کشیدنش

عاشقﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﮐﻪ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻣﺮﺩ
عشق ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﺭﺍﭘﺮﻣﯽﮐﻨﺪ
ﮔﺎﻫﯽﺑﺎﺣﺮﻑ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺳﮑﻮﺕ
عشق واژه ی ظریفی ست
ﻓﺮﻗﯽﻧﻤﯽﮐﻨﺪ
ﺟﯿﺐﻫﺎﯾﺖﭘُﺮﺍﺳﺖﯾﺎﺧﺎﻟﯽ
دلت که پرازمهرباشد، عاشقی...

️️️

از شروع این جهان
مرد از پیِ زن می دوید
از پیِ مردان دویدن را زلیخا باب کرد

بچه ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ؟ ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮﻥ ﺟﺪﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﯾﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻦ؟
ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﮕﻪ: بچه ﺟﻮﻥ ﺍﮔﻪ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮﻥ یه ﺟﺎ ﺑﺎﺷﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﻬﺸﺖ نمیشه!
میشه همین جهنمی که هست

رفیقم زن دومش رو گرفت
گفتم چه انگیزه ای داشتی رفتی زن دوم رو گرفتی
گف وانیلیش رو داشتم گفتم برم شگلاتیش رو هم بگیرم ببینم مزش چطوریه
الانم زعفرانیش زده به سرش ببینه چطوری مزه اش

اگر زن‌ها رسوم و قوانین جامعه را زیر پا می‌گذارند چندان هم گناهکار نیستند زیراکه این قوانین را مردان نوشته‌اند.

دل یک زن تمام دنیای اوست

شاه دنیایش باش ای مَرد!
نه سردارسپاهی که احساسش را
درهم میشکند...

زندگی بدون زن در نظر من گلستانی بدون گل و عطری بدون بو و خواب آسوده‌ای بدون رویای خوش بیش نیست !

گرم‌ترین خانه،
خانه‌ای ست که در آن
مرد خانه محترم شمرده شود
و زن خانه محبوب باشد، فقط همین...
مرد تشنه احترام است
و زن عاشق محبت است...
.

مرد که باشی می فهمی
گاهی فقط دو حرف
تمام دنیایت می شود
زن

" زن "
تنها شعبه ی بهشت است
روی زمین...

بزرگترین هنر زن
همیشه به دل
نشستن اوست.

زن،
دوست داشتن نصفه و نیمه
نمیفهمد...
یک زن را
یا باید پرستید
یا به حال خود رها کرد...
خاکستری فرسوده اش می کند
بیشتر از نبودنت،
بیشتر از سیاه
مطلق...

دستش را بگیر
نوازشش کن
دعوتش کن به یک رقص
حواست باشد
دنیای یک زن هیچ وقت خبرت
نمی کند!!
به مردی که زبانِ سکوتِ زن را
بفهمد
باید گفت خدا قوت

مریم باشد یا رز سرخ
گلایل باشد یا یاس بنفش
فرقی نمی کند.
زیباترین گل ها، گل های بازیگوشی اند
که در انتظار آمدن زنی
در پشت یک مرد پنهان می شوند!

دلیل شیدایی یک زن زیبابی یک مرد نیست
یک مرد همیشه زیباست
وقتی زخمهای دل مجروح زنی را می بوسد
نسرین بهجتی

زن
وقتی به ترانه یِ
عاشقانه برمی گردد
آرام می شود
و ، ، ،
رو به عقب می رود
بلند می شود
موهایش می پیچد درشعر
بدنبال عشق می رود
و ، ، ،
زنانگی اش را با
صدای قلم شعر می کند.

مردها هم ناز دارند....
اگر زن بودن را بلد باشی
باید نازش را بکشی
سرش را بگذاری روی گل های دامنت
به دلش گوش کنی...
مردی که تکیه گاه توست ،
گاهی نیازمند تکیه دادن است...

در درون هر زن ،
زنی دیگر وجود دارد
که هیچ کس او را نمی شناسد
هنگام شکسته شدن بیدار می شود
و وقتی مطمئن شد که هیچ کس در این دنیا
با او نخواهد بود،
ناگهان قوی تر می شود ..

مردها وقتی عاشق می شوند به دنیا می آیند
و زن ها عاشق که می شوند...
می میرند :) !!!

ویسلاوا شیمبورسکا✍🏻

در شراب و شعر و شب، غرقِ شکفتن می شوی!
عشق می افتد به سجده، تا تو یک «زن» می شود!

شاعر: سیامک عشقعلی

زیور شیبانی:

و عمر احساسات یک زن ؛
ذره ذره با هر کوتاه امدنی
کوتاه می شود...

از شاهکار خویش خبر داشت آفرید
از مهر و ناز هر چه که سر داشت آفرید
با عشق همطراز شود تا مقام زن
او عاشقانه هر چه هنر داشت آفرید

شب
منم
آن زن سیاه پوشُ
به عزا نشسته ی
عشق
شبهای جوانی ام.

(فروغ گودرزی)

یک زن که میخندد هوا یعنی که مطلوبست
از رعد و برق کوچک قلبش چه می دانی؟
دلگیر باشد ساکت و سرد است این دنیا
از عمق چشمانش هوا را خوب می خوانی؟

هشت سال جنگیدند اجازه ندادند کسی دست درازی به ناموس این سر زمین کند
حالا هم می زنند هم می کشند

زن
هر روز همین ساعت
رژ لب صورتی را برای مرد می زد
تا به او لبخند بزند
که مرد آرام شود
که زن زندگی اش را شروع کند...

زن طراوت زندگی نیست . . .
زن روغن مابین چرخ دنده های نخراشیده ی زندگی نیست . . .
زن بخش مهمی از زندگی نیست . . .
زن مُسکن دردهای زندگی مرد نیست . . . . . .
زن
تمامِ تمامِ تمام زندگی مرد است . .

همواره در نامردیِ دنیای بی احساس،
زن بودم و، زن هستم و، زن نیز خواهم ماند!
زهرا حکیمی بافقی، مقطع غزل ۱۲۶، کتاب نوای احساس.