زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

حسادت میکنم آن لحظه که از من جدایی تو
عجب شیرین ادایی، لُعبتی و با صفایی تو
شب جشن تولّد زخم ها کردی به قلب من
درآن وقتی که میکردی دو دستت را حنایی،تو۱
به صورت پنکِک و، برلبْ رُژ و، بر چشمها ریمِل
خدا خیرت دهد اینگونه یک آدمْ ربایی تو
من ازدروازهْ قرآنِ دو دستت میشوم وارد
تو ای شیرازْاندامت، مرا کردی هوایی تو
شبیه نرگِسِستانی، تو انگاری بهارانی
تو چون باغ ارم هستی و باغ دلگشایی تو
تو قصرالدشت هستی حافظیّه هست آغوشت
مرا کُن وقف در سعدیّه ی بازوت،جایی تو
بیا پیشم که در بلوار چمران،جای تو خالیست
و هر شب منتظر هستم که تا شاید بیایی تو
(تورا من دوست میدارم) تورا بسیار میخواهم
دلت می آید آیا[با رفیقت بی وفایی]تو؟
هوایم تو، نفس تو، زندگی تو، خواب و رویا تو
و تنها عشق من تا آخرین روز رهایی تو
🌹✨✨🌹
شاعر: مصطفی مدرس پور
ممنوعه ها
غزل فارسی
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن