در دلِ پاییز، به هر برگ و شاخ،
جان ها به رقص اند، زِ باد و صُبح گاه.
آنکه گذر کرد، زِ خاموشیِ راه،
دل پر زِ اندیشه، و جان پر زِ آه.
برگِ خزان رفت، چو بویی زِ یار،
هر لحظه گم شد، دل از او بی قرار.
در چمنِ جان ها، که پنهان شدی؟
عشق است و پاییز، زِ دل پر زدی.
ZibaMatn.IR