زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

در دل این شب سیه، راز جهان پیدا نشد
ماه در پردهٔ غیب، از دیده ها افشا نشد

هر ستاره در فلک، با نوری از خود بی خبر
در میان کهکشان، جز سایه ای پیدا نشد

چون نسیم صبحگاه، بر گلستان بگذری
عطر یاری جز خیال، در خاطرم برپا نشد

در دل این موج غم، کشتی امید من
در طوفان حادثه، جز سایه ای پیدا نشد

چون که از چشمهٔ عشق، جرعه ای نوشیده ام
در دل این بیکران، جز آتشی برپا نشد

در سرای بی کسی، نغمهٔ عشق است و بس
هر که با شور و نوا، جز دردی از دل جا نشد

چون به اوج آسمان، پرواز کردم با خیال
در دل این بی کران، جز حسرتی پیدا نشد

راز دل را با که گویم، در میان این سکوت
جز صدای بی صدایی، پاسخی گویا نشد

در میان موج ها، هر دل به دریا می زند
جز سرابی از امید، در ساحلی پیدا نشد

در دل این خاکدان، هر گوهری پنهان بماند
جز غباری از وجود، در دیده ها افشا نشد

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR

مهدی غلامعلیشاهی ارسال شده توسط
مهدی غلامعلیشاهی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن