در دل شب، ماه تابان را به خواب آلود دیدم
با نگاهت، دل ز من بردی، عتاب آلود دیدم
در خیال تو، دلم چون موج دریا بی قرار است
چشم مستت را چو دریا، بی حجاب آلود دیدم
نغمه ی عشق تو در گوشم چو آوای بهاری
در هوایت، دل چو بلبل، در شتاب آلود دیدم
عشق تو چون باده ای در جام دل، سرمست و شیرین
لب به لب، شهد و شراب و اضطراب آلود دیدم
در مسیر عشق تو، هر گام چون جانی دوباره
پای دل را در رهت، بی تاب و خواب آلود دیدم
در نگاهت، رازهایی چون غمی شیرین و پنهان
چشم دل را در فریبت، بی نقاب آلود دیدم
با تو هر لحظه چو شعری در دل شب های خاموش
در کنار تو جهان را، بی کتاب آلود دیدم
در هوای عشق تو، دل را به دریا می سپارم
در کنار ساحل دل، موج و آب آلود دیدم
بی تو هر لحظه چو شمعی در دل شب های تاریک
سوختن را در هوایت، بی حساب آلود دیدم
در غزل های دلم، نام تو چون مهری نهان است
با نگاهت، دل ز من بردی، عتاب آلود دیدم
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR