در دل شب ماه تابان بر فراز ابرها
می درخشد نور او بر چهره ی گلزارها
پاییز آمد، برگ ها در باد می رقصند شاد
چشم دل در این خزان، بر سبزه ی اسرارها
چون نسیم صبحگاهی بر رُخ گل می وزد
عشق در دل های ما چون یک بهار افکارها
ناله ی بلبل ز شوق گل به گوش باغبان
چون صدای عشق بر دل های زار و خارها
در میان موج های بی قرار و بی امان
ساحل آرامش به دل ها بی قرار دیدارها
چون شراب عشق در جام دل ها می چکد
مستی از این باده بر جان هوشیار یارها
در دل شب، نغمه ی باران به گوش آید خوش
بوی خاک تازه بر دل های یار و دارها
چون پرستوها به سوی آشیان پر می زنند
عشق در دل ها به مانند نگار و کارها
در عبور از کوچه های عشق و شور و شوق
نور امیدی به دل های فگار و بارها
راز دل با عشق بر دل های یار می رسد
بوی گل در عذرخواهی از چمن و یارها
مهدی غلام علی شاهی
ZibaMatn.IR