شب بود پسری تصادف کرد...خون زیادی ازش رفته بود،لحظه های آخرش گوشیشو برداشت،نوشت:میای بریم؟یکی ارسال کرد به رفیقش یکی واسه عشقش..
عشقش جواب داد این موقع شب بگیر بخواب بای...
رفیقش جواب داد کجا؟؟تنها نری وایستا منم بیام..
پسر لبخندی زد و چشاشو بست...
ZibaMatn.IR