100 متن کوتاه غم عشق ۱۴۰۴ جدید 2025
متن های کوتاه درباره غم عشق
100 متن کوتاه غم عشق ۱۴۰۴ جدید 2025
کپشن غم عشق برای اینستاگرام و بیو واتساپ
او چه میدانست معنی دوست داشتن را
که زهر نیشش هم بر جان و دلم حکم نوش را دارد بر دل و جانم …
نفرین به سبک حضرت مولانا
تا بداند که شب ما به چه سان می گذرد
غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده

کدام سرمه سیه کرده چشم یار مرا
که چشم یار ، سیه کرده روزگار مرا
حرام باشد اگر غیر از لبان تو...
به فکر بوسه و مستی ز لبهای دگر باشم...
یـــارم نمیداند
مـــرا یادش
ویـــران میکند.
هرگز نکشم مِنّتِ مهتابِ جهان را
تاریکی شب های مرا روی تو کافیست
آخر به که گویم که تو دنیای منی...
از نیمه جان هم که گذشتی، تو خود جان منی...
نمیدانم چه رازیست...
در میان قلب من با چشم تو...
قلب من میمیرد،
وقتی چشم تو به چشم دگری می افتد...
مثل چشمان سیاه تو، پیدا نشود
حتی به خــــواب...
به تماشای تو قانع شده ام هر شب و روز...
چون که دستم به موهای پریشان تو هرگز نرسد...
بر در بیگانه نزن...
خانه ی تو قلب من است...
آنکس که نگاهش،
پریشان بکند قلب مرا،
مثل تو کیست..؟
عجب بی تو پریشان است حالم...
پریشانتر از ان زلف پریشانت...
جز لب ناب روی تو...
بوسه زنم بر لب کی..؟
هر چه کردم تا رهانم دیده را از
موج چشمانت نشد.
این چه طوفان بود که ویران کرده
مژگان مرا
من ندانم که تو کیستی و کجایی ولی...
دانم این قلب گرفتار نگاه تو شده...
شانه میخواد چکار، آن پریشان موی تو...
تا دو دست عاشق من هست، شانه میخواهی چکار...
سر به این دیووانه ی بیمار هم گاهی بزن...
که به جز اغوش گرم تو، درمان نشود...
با یه چشمک میبری، دین و ایمان مرا....
انتظارت چیست، مرا باز مسلمان دانی...
چه ها داری میان آن سیه چشمت...
که ویران کرده قلب عاشق ما را...
طبیب دل بیمار من است...
چشم سیاهت...
یک شهر شده آشوب و دل ما شده ویران...
از دست دو چشمون سیاهت...
مجال خواب را گرفت،
ز چشم من دو چشم تو
چشمان تو ممنوعه ترین جای جهان است.
من فاتح این چشمم و فارغ ز جهانم.
چه ها کردی تو با این قلب دیوانه.
که جز چشمان تو چیزی نمی بیند.
چشمانم تشنه ی عشق بود،
کاش از چشمانت عشق چکه نمیکرد.
مثل آن ماهی افتاده به دام صیاد.
من به دام نگه یار گرفتار شدم.
مرا آنچه گناهی بود این بود...
کمی دوست داشتن تو در خیالم...
بی شک تو همانی که یک لحظه نگاهش.
ویران کند این خانه ی آباد دلم را.
آمدم ، دَر زدم
هیچ کس نبود،
غیر از دل تنگی.....
چشمان تو برده دل و دین و همه دنیایم را.
نگاه کردی و قلبم، میان چشم تو گم شد.
گاهی عشق همان،
فرصت بوسیدن لبهای کسی هست که نیست.
بمان ، که مرا با خیالت توان زندگی نیست.
تنگ چشمان تو میشود دلم، گهگاهی.
عاشقی قصه ی تلخیست میان من و تو.
که فقط من به تو دل بستم و تو بی خبری.
کاش پر تکرار بود، لحظه ی بوسیدن تو.
دلتنگ توام جانا هر دم که روم جایی
با خود به سفر بردم یاد تو و تنهایی
به جهنمم کشانده، لب داغ مست تو.
روزگارم را سیاه کرد، چشمان سیاهت.
تب کردن من دست خودم نیست.
لبهای تو آتش به دلم انداخته.
ای که چشمان تو آشوب دل ماست، کجایی؟
فریاد که از دست تو دیووانه شدم من.
از دست تو دیووانه ی بی خانه شدم من.
فریاد که بردی همه دین و همه وهمه دنیام.
از عشق تو دیووانه ی دیووانه ی دیووانه شدم من
پای رسوایی چشمت، محکم دلم ایستاده.
لعنت به هوایی که...
آرامش آغوش مان را ندید و طوفانی شد.
آشوبم و جز روی تو آرام دلم نیست.
سازَت صَلایِ سوز است؛
اِی عشقِ بی نهایت
من هم، اسیرِ غربت
در کوچه کوچه هایت.
به یاد پدرم🖤
آرزوهایم را هرس کرده ام.
جز بودن با تو دگر آرزویی ندارم.
تو آرزوی این دل شکسته ای...
دستی بر رویِ سَرِ بی کسیِ کوچه بکش
پنجره؛
تابِ نگاهش شده بی تاب،
بیا.
بعد تو چاره ندارم،
به جز تنهایی، در خیالم کنارت خفتن.
از تو دل کندم که تمرین شکیبایی کنم
تا خودم را تشنه روزی که میآیی کنم
آبرویی را که کمکم جمع کردم حاضرم
روز دیدار تو یکجا خرج رسوایی کنم
در دلم غم کده ای ساخته آن چشم سیاهت،
که تماشا دارد.
مانده ام منتظرت بر سر آن چاررهی .
که دلم را بردی.
تا که شاید بیایی پسش اری،
دیوانه دلم را.
مگر چیزی به غیر از خاطراتت هست.
که بارانی کند چشم مرا هر شب.
دل داده ام به چشمی و دلدار نیستی
آتش زدی به جان و خبر دار نیستی
در خواب هم کنار تو آرام میشوم
اما چه سود ؟ خواب من ، بیدار نیستی
قاتل جان من شده
خاطره های چشم تو.
خاطرات آن سیه چشمان مستت
بد به جانم کرده ریشه
کاش میشد تپش قلب من و
چشم سیاه تو به هم ربط نداشت.
دگر رسوای عالم شد، دل دیوانه ام بی تو.
چگونه داغ این رسوایی را، بر دوش خود گیرم.
نیمه ای از قلب من در چشم تو افتاده گیر،
نیمه ی دیگر پی چشم انتظاریِ تو مُرد.
به کام دل نمی گردد جهانم،
اگر در روزگارم تو نباشی.
منم آواره و مجنون و غزل خوان دو غم
غم عشق و غم دوریِ پرستار دلم
سجاد یعقوب پور

او چه میدانست معنی دوست داشتن را ..