او برساحل شنی می نشیند جایی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
#مرجان شهبازی (میم_چامه)
او برساحل شنی می نشیند، جایی که
امواج زمین را نوازش می کنند
نفس اقیانوس روی پوستش، دستی لطیف و لطیف
افکارش با جزر و مد، در خلوتی آرام سرگردان ست
او به دریای دور خیره می شود، قلبش در حال و هوای
عم انگیز است، نور خورشید در موهایش می رقصد
هاله ای نرم و گرم، در حالیکه بادهای سرنوشت در
فرهای او می پیچند، طوفانی ظریف و زودگذر
چشمان او، مانند افق های دور ناشناخته های
عمیق را منعکس می کنند
دریایی از رویاها و امید های خاموش،
جایی که فقط او پرواز کرده است.
هر موجی که بر ساحل می شکند، داستانی
ناگفته مانده، از عشق هایی که در گذشته
باقی مانده اند، از خاطرات کهنه شده
تفسیر با هوش مصنوعی
شاعر، در ساحل، غرق در تفکراتش، به دریا خیره شده است. امواج و باد، او را لمس میکنند و موهایش را به رقص در میآورند. چشمانش، رازهای ناگفته و رویاهای دوردست را منعکس میکنند، گویی دریایی از خاطرات و امیدهای خاموش را در خود جای داده است و هر موج، داستانی ناگفته از عشق های فراموش شده را بازگو می کند.