بر آمد به سنگ گران سنگ خرد/هم آن و هم این سنگ گردید خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ/دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهاندار پیش جهان آفرین/نیایش همی کرد و خواند آفرین
که اورا فروغی چنین هدیه داد/همین آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آنشب و باده خورد/سده نام آن جشن فرخنده کرد
ZibaMatn.IR