زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

یه بهار قفسی
یه عالم دلواپسی
اینکه حوّل حالناتوُ بخونی
توُ غروب بی کسی
یه سفر نرفتن و راهی شدن
توُ هزار و سیصد و بی نفسی
وقتی توُ جنگ و جنون آدمی و
باقی عمر فقط خار و خسی ...
بیخیالش ...
بیخیالش ولی با اینهمه باز
تا نشینه سینه سرفه های نا امیدی
وسط سفره ی هفت سین کسی
ما به حرمت همین
دیگه چیزی رو برای باختن نداریم
بیا تا توُ خونه هامون بشینیم جایی نریم .
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن