گفته بودم من همین یکبار عاشق میشوم...
سخت میگیرم،کمی دشوار عاشق می شوم
پس گرفتم حرف خود را چون ک در هر لحظه ایی
یاد تو می افتم و هر بار عاشق می شوم
چشم میدوزی اگر بر ساعت دیواریت
من به جای ساعت دیوار عاشق می شوم
روبروی آینه بنشین تماشا کن چطور
ناگهان در لحظه ی دیدار عاشق میشوم
اخم کن حتی،که اخمت هم برایم جالب است
من ولی،با خنده ات بسیار عاشق میشوم
روی برگرداندی و شاید نمیدانی که من
بیشتر با ناز و با انکار عاشق میشوم
گاه میخواهم فراموشت کنم باور بکن
باز تا میبینمت ناچار عاشق میشوم
دل نمیفهمد و این از اختیارم خارج است
اشتباهی یا ک با اجبار عاشق میشوم
ارزش حسی که من دارم برایت هیچ بود؟؟
پیش تو انگار ک نه، انگار عاشق میشوم
اختیار قلب عاشق پیشه ی من دست تو
بعدازین با خواهش و اصرار عاشق میشوم
نه نگو شاید خدا قسمت کند عشقی دگر
گفته بودم من همین یکبار عاشق می شوم...
ZibaMatn.IR