باید اینبار گریزی به تغزل بزنم
تامگر بین تو و حرف دلم پُل بزنم
صحبت و موعظه بی فایده شد،مجبورم
که به اعجاز غزل دست توسل بزنم
بسکه جَوگیری ومجنون صفتی میخواهم
قید ِلیلا شدنم را شده باِلکل بزنم
چشم درویش بکن،موقع صحبت بامن
من دلم خواسته شاید به شما زُل بزنم
بادمی آیدو از دورحواست به من است
مانده بر روسری ام هم گرِهی شل بزنم
گیسو آشفته، دل آشفته ،غزل آشفته
ازکرامات تو شد بین همه خل بزنم
فال حافظ چِقَدَر گفت که مشکل افتد؟
دوست داری که به خَیّام تفال بزنم؟
چه کسی گفته که نایاب شده جنس ذکور ؟
صف نذریست مگر هول شوم؛هل بزنم ؟
شعرمن مال تویک هیچ به نفعت خوش باش...
کَرَمم کرده زیادی به خودم گُل بزنم
ZibaMatn.IR