اینکه میگوید همه چیز از دور قشنگ است راجع به هر چیزی صدق نمیکند
این را وقتی فهمیدم که حریصانه تنم را در آغوش کشید
و من به باور رسیدم که بعضی چیزا از نزدیک ترین فاصله ی ممکن خیلی زیباتر است!!
درست زمانی که در اسارت آغوشش پادشاهی میکردم،،،ناگه نگاهم به هم آغوشیِ نگاهش پیوست و فهمیدم چشم ها از نزدیک چه منظره ی بی نظیری دارند!!
نگاه تب دارش را به خماریِ چشمانم وصله ی ناجوری میزد و من از هرم نفس هایش تب کرده بودم که گفتند نزدیکی آدم را مریض میکند و من فهمیدم بعضی مریضی ها چقدر خوبند!!
مردمک چشمانش مدام در فاصله ی بین چشم ها و لب هایم در رفت و امد بود و من در دلم آرزو کردم که مقصد این رفت و امد ها ختم شود به لب هایم... در لحظه از خجالت افکار خود گونه هایم گل انداخت و فهمیدم عشق در نزدیک ترین فاصله ی ممکن چقدر خطرناک است و بعضی خطرها چقدر اغواگرند!!
نمیدانم چه دیدند که گفتند ادم ها از دور قشنگند و من تو را دیده بودم که زیر لب گفتم بعضی آدما از نزدیک قشنگ ترند
از خیلی نزدیک...
خیلی نزدیک تر از نزدیک!!
اصلا امان از بعضی آدمها.... :)
ZibaMatn.IR