همیشه تو تصوراتم مرد با غیرت مردی بود که اگه یه نفر چپ بهم نگاه میکرد، عربده میزد و حکم مرگِ طرفو صادر میکرد
اگه یه تارِ موهامو مردی جز خودش میدید سرم داد میزد: بپوشون اون لامصبارو...
اگه مانتوم یه ذره کوتاه بود دعوام میکرد و مثه پسر بچه ها باهام قهر میکرد...
و خیلی چیزای دیگه...
اینا غیرت هست،دلگرمی میده، ذوق میدوئه زیر پوستِ آدم، اما تو دراز مدت خسته ت میکنه...
غیرت رو بد برامون تعریف کردن!
غیرت فقط صدا کلفت کردن و عربده کشیدن نیست
غیرت فقط "موهاتو بپوشون"،"بلند نخند" ، "با فلانی حرف نزن" نیست...
غیرت یعنی نذاری، سفیدیِ چشماش، رگه ی قرمز بیفته توشون...
یعنی نذاری صداش از بغض و شونه هاش از غم بلرزه...
غیرت یعنی،مراقب دلش باشی...
مراقب روحش باشی...
غیرت یعنی،فقط تو بتونی خنده بیاری رو لباش، حتی تو بدترین شرایط...
غیرت یعنی خنده ها و گریه ها و غرغر کردنا و ناز کردناش فقط واسه تو باشه...
غیرت یعنی، بمونی به پاش و با موندنت ثابت کنی میخوای فقط مالِ تو باشه نه با داد و دعوا...
غیرت، یعنی زل بزنی تو چشماش و بگی:" غیر تو هیچکس نمیتونه دلم و بلرزونه"
غیرت فقط تو وجودِ مردایی که یه عالمه ریش و سیبیل دارن نیست !
من غیرت و تو وجود پسر بچه ایی دیدم که سعی داشت گریه دختر کوچولویه همسایه رو تبدیل به خنده کنه...
ZibaMatn.IR