اولین باری که دیدمش
بخودم گفتم:
اگه یه روز کنار موهاش
جوگندمی بشه و وسط سرش خالی
چقدر دوست داشتنی تر میشه!
بعدهابهم گفت:
وقتی میخندیدی گوشه ی چشمات
چروک میشد میدونستم ده یازده
سال بعد چروکات همیشگی میشن.
بخاطر همون چروکا،محکم بستمت به قلبم!
ما همو برای امروز نمیخواستیم!
ما فرداهامونو باهم میدیدیم...
ZibaMatn.IR