سلام همراهان عزیز که تا قبل از...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن طاهره عباسی نژاد
- سلام همراهان عزیز که تا قبل از...
سلام همراهان عزیز که تا قبل از این هم با خواندن متون من،منت روی سر من گذاشته اید.
اول از همه تشکر می کنم بابت نگاه ارزشمندتان و دوم هم اینکه امروز می خواهم یکی از داستان های کوتاهم رو به صورت پارت به پارت داخل این سایت منتشر کنم که شما با سرچ شماره ی پارت می توانید پارت ها را پیدا کنید و با خواندن داستان بنده رو مفتخر سازید
در این پست مقدمه رو قرار میدهم.اتشالله که باب میل شما عزیزان باشه.
.
.
.
«بسم الله و بالله و توکت الی الله»
مقدمه:
«ما زنده ایم که زندگی کنیم و زندگی زنده است که زین در دست قضا دهد و آن گونه که او می گوید زندگی کند.سرنوشتی که خیلی وقت ها مسخر می شود و زین خودش را می دهد به دست خودمان،اما بسی موسم ها هم سرنوشت لامروت خودش زین زندگی را در دست می گیرد و می رود و می تازد،بدون آنکه فکر کند با این تاختن چه سر سواره اش می آید.این وقت ها دقیقا همان وقت هایی است که قصه های زندگی ها گره می خورد به غصه و غم بر می آورند و غمگین می کنند.قصه های پر غصه ای چون قصه ی قضا و قدر آهیل(اسم دختر گیلانی شخصیت اول داستان)؛از قلمی که در حاصلش ته مایه های حقیقت به چشم می خورد.حقیقتی به تلخی یک زندگی.زندگی آدمی از تیره ی آدم های بی گناهِ بالای دار رفته.داری از جنس نامردی.دار تَبصره های تیره.تبصره هایی که نابود می کنند و می میرانند.تبصره هایی حاصل وضع خود آدم ها برای خودشانند.تبصره ی طرد و تباهی.تبصره های تیره از تیره ی تیره ترین تبصره ها.