غرق سکوتم بی تو بی تابم ، نمی آیی ؟
کابوس ودرد است زندگی ، خوابم نمی آیی ؟
تو نیستی ! دورم ز باران وجودت ، گل
همچون کویرخشک و بی آبم ، نمی آیی ؟
در موج توفانهای عشقت غرق گردیدم
راه نجاتم ! من به گردابم ، نمی آیی ؟
از دور میبینم تورا ، مثل سراب استی
تن خسته من، رنجور و بی آبم ، نمی آیی؟
امروز در مدح تو میخوانم غزل ، آری
گلواژه ی نایاب ، نایابم ، نمی آیی ؟
محمد خوش بین
ZibaMatn.IR